مادر معمای آفرینش
مگر می شود آسمان دل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
نگیرد و سیل اشکش به راه نیفتد؟!
او تنها یک همسر برای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نبود،
که هم سرِّش بود، انیس و قرین غربت هایش بود. در عطش دعوت های نبوی
صلی الله علیه و آله وسلم ، چشمه های معنوی و مادی خود را به روی
پیام های تشنه و آسمانی محمد صلی الله علیه و آله وسلم گشود.
خدیجه علیهاالسلام با سلاح صبر و سپر امیدش به آینده روشن اسلام،
به مصاف زنان مکّه می رفت و آنها را از کویر سوزان دل و فقر
معنوی سرزمین جانشان باخبر می کرد؛
همان زنانی که در کوچه های شهر مادیّت، با خارهای سرزنش، پای
دل خدیجه را بارها و بارها زخمی کردند.
آن ها که با تیر ملامت و گوشه کنایه هایشان، گوشه های دل
او را مجروح کردند؛
خدیجه مال دار کجا، و محمد صلی الله علیه و آله وسلم فقیر کجا؟!
مگر می شود آسمان دل محمد امین صلی الله علیه و آله وسلم
نگیرد و سیل اشکش به راه نیفتد؟
او خدیجه اش را از دست داد که غم رفتنش، رفت و آمد
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به میان مردم را کم رنگ کرده بود؛
تا جائی که آن سال، سال بی قراری و حزن رسول
خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، (عالم الحزن) نام گرفت.
خدیجه علیهاالسلام تنها همسر پیامبر نبود؛
که مادر فاطمه علیهاالسلام ـ معمای خلقت افلاک ـ بود؛
کسی که بزرگ ترین هدیه و گوهر این جهانی و آن جهانی
را برای رونق بازار روشن گری، دریافت کرد
مگر می شود آسمان دل خاتم الانبیاء نگیرد؟!
مگر می شود سیل اشک پیامبر، از گوشه های چشمان نازنینش به راه نیفتد؟
محمدحسین قدیری